پاسخ به شبهات

پژوهشی پیرامون صهیونیسم و رابطۀ آن با آئین بهائی

به نقل از : پژوهشی پیرامون صهیونیسم و رابطۀ آن با آئین بهائی
نگارش: فریدون کمالی
در یکی دو دهۀ اخیر ، دست اندر کاران جمهوری اسلامی ایران سعی کرده اند ، جنبشی را به نام صهیونیسم ، وِرد زبان قرار داده ، آن را در شمار تروریسم قلمداد کرده ، و حتی برای بد نام کردن جامعه بهائی هم ، آنها را شریک در این جنبش محسوب دارند. جای بسی تأسف است که حتی بعضی دانش پژوهان و روشنفکران ایرانی هم در مورد این حنبش اطلاع چندانی ندارند. و وقتی از آنها سوال میشود ، از صهیونیسم چه میدانید ، جواب میدهند داستان تروریست های یهودی است که بالاخره دولت اسرائیل را به وجود آوردند.

حذف اتّهام ارتباط بهائیان با صهیونیزم در مصر

 ورقا اين دست آورد واقع بينانه مصر را به همه خير انديشان تبريك  ميگويد و آن را به دانش آموزان ستمديده بهائي و معلمان روشن ضمير تقديم ميدارد.


حذف اتّهام ارتباط بهائیان با صهیونیزم در مصر
http://www.bahai-egypt.org
در اقدامی شگفتی برانگیز، وزارت اوقاف مصر در اظهارات علنی مطرح شده، بهائیان مصر را از هرگونه ارتباطی با صهیونیزم اتّهاماتی که قبلاً، بدون هیچ سند و مدرکی، توسّط همین وزارتخانه بر آنها وارد میشد مبرّا دانست.این تحوّل جدید دو روز پیش در سایت الاقباط متّحدون منتشر شد.سایت مستقلّ شبکهء اسلامی حقوق بهائیان چکیدهء ترجمهء مقاله را اخیراً درج کرده است.ذیلاً بخشی از آنچه که این شبکه درج کرده نقل میشود.

تأملی کوتاه بر مقاله ای مندرج در روزنامه کیهان - 2

30/7/1387

تورج امینی

 

تأملی کوتاه بر مقاله ای مندرج در روزنامه کیهان  - 2

این از داستان روشنفکری ایرانی. اما حالا ببینیم که داعیه یک دین وحیانی چیست و این دو چقدر می توانند با هم نسبت پیدا کنند؟ دین ، خود را ضامن سعادت دنیوی و اخروی بشر می داند. پیامبران الهی مردمان را به خویش می خوانند و برای آنان "روش زندگی" تعیین می کنند و هر کس که بر خلاف چنان روشی زندگی نمود ، ایشان را مغبون می نامند و در آن جهان ، مخالفان خود را دچار یوم الحسرة می نمایند. دین فیاض است و تمامی مردمان از فقیر و غنی ، عاقل و جاهل ، پادشاه و رعیت ، دانشمند و بی سواد و .... باید مستفیض از افاضات دین گردند و استثنایی در بین آحاد یک جامعه دینی نیست. پیامبر مراد است و همه مرید. در فرهنگ دینی ، محاجه با پیامبران معنا ندارد ، آنان هر چه گفته اند درست است و هر چه کرده اند ، درست. ملاک و معیار صحت و حقیقت ، در زمان زندگی پیامبران ، نفس خودشان و پس از صعودشان به عالم بقا ، کلامی است که آنان از قول خداوند آورده و در اختیار مردمان گذاشته اند.

تأملی کوتاه بر مقاله ای مندرج در روزنامه کیهان - 1

30/7/1387

تورج امینی

تأملی کوتاه بر مقاله ای مندرج در روزنامه کیهان - 1

در تاریخ 10/6/1387 در روزنامه کیهان و در صفحه دریچه ، مقاله ای به قلم آقای مهدی نائینی تحت عنوان "تشکیلات بهاییت و روشنفکری ایران" منتشر شد. از آن جا که در طی مقاله ایشان ، نامی از من رفته بود و به نظر آمد که آقای نائینی متوجه نگاه من به ماجرای روشنفکری در ایران نشده اند ، لازم دیدم هم برای توضیح عقیده خود و هم برای رفع سوء تفاهم ایشان ، بخشی از مقاله مذکور را نقد کنم.

انتظار،مفاهيمي براي گفتگو با دانش آموزان عزيز در باور هاي بهائيان

چه طبقه ای هميشه اول مانع و صد راه مردم براي شناخت موعود خود بودند؟

آیا علمای تورات یهودیان راتشویق کردند که به ندای حضرت عیسی توجه کنند یا برعکس سبب گمراهی وخصومت آنان شدند؟
آیا علمای انجیل مسیحیان را تشویق کردند که به ندای حضرت محمد توجه کنند یا برعکس سبب گمراهی آنان شدند؟
آیا علمای اسلا م مسلمانان را تشویق کردند که به ندای حضرت بهاءالله توجه کنند یا برعکس سبب دوری آنان شدند؟

رد ادّعاى میسن ریمى 1

دانش آموزان عزيز از گنجينه نوشته هاي بي نظير جناب نخجواني نهايت استفاده را در پاسخ به ابهامات و دفاع از آئين بهائي بنمائيد
قسمت دوم و سوم  و چهارم نيز در بخش پاسخ به شبهات آمده است

رد ادّعاى میسن ریمى 1
على نخجوانى

ترجمه از فرانسه

پیشگفتار

زمانی که در رضوان 1960 ، میسن ریمی (Mason Remey) اعلام كرد كه او دومین ولى امر میباشد، دو بهائى آمریكائى بنامهاى: دكتر لى لاند (Dr. Leland) و دكتر اپال جنسن Dr.Opal Jensen)) كه فاتحین جزیره رئونیون (La Réunion) در نقشه جهاد روحانی ده ساله بودند، ادّعاى پوچ او را قبول کردند. این فارسان حضرت بهاءالله که در آن ایام در امریكا میزیستند دوستان بهائى بسیارى در جزائر رئونیون و موریس (Maurice) داشتند ودست به یک مبارزه ی مکاتبه ئی تند و خشن با آنان زدند.

رد ادّعاى میسن ریمى 4

رد ادّعاى میسن ریمى 4

 

   على نخجوانى

ادّعاى پنجم

چون حضرت ولى امرالله فرزندى از خود باقى نگذاشتند، ادّعا ميشودكه ميسن ريمى را به "شجره مقدّسه" پيوند زده اند. بيان ذيل از حضرت عبد البهاء براى صحت اين مدعا بكار برده شده است: "ملاحظه بفرمائيد باغبان الهى شاخه خشک و ضعيف آن درخت خوب را قطع مى كند و شاخه اى از يک درخت ديگر پيوند ميزند" [1]

 

پاسخ به اين ادّعاء

همانطور كه قبلا ذكر كرديم، وارث حضرت شوقى افندى بايد از" سلاله مقدسه" باشد، لكن بايد متوجه باشيم كه تنها "غصن" بودن يک فرد به او به خودی خود حق ولى امر شدن را نميدهد تا چه رسد به اينكه او خود را به اين مقام معرفى نمايد.

یادداشتی چند در رد ادّعاى میسن ریمى 3

یادداشتی چند در رد ادّعاى میسن ریمى 3

 

   على نخجوانى       

ادّعاى دوم

  ميسن ريمى اظهار ميدارد كه سروری که حضرت ولى امر الله در تلگراف 9 ژانويه 1951 بمناسبت تشكيل شوراى بين المللى ابراز نمودند نشان دهنده اهميتى است كه حضرت ولى امرالله به رئيس آن شورا ميدادند.

متن بيان مبارك كه اساس اين ادّعاء ميباشد چنين است:

"با قلبى شاکر و مسرور تشكيل شوراى بين المللى را كه پس از مدتها انتظار بوجود مى آيد تهنيت ميگويم.  اين تأسيس را تاریخ به منزله بزرگترين رویداد عهد دوم عصر تكوين دور بهائى خواهد ستود.

رد ادّعاى میسن ریمى 2

رد ادّعاى میسن ریمى 2

علی نخجوانى

یاد آورى تاریخى

میسن ریمى آرشیتكت آمریكائى که در سال 1951 توسط حضرت ولى محبوب امر الله بسمت ایادى امر الله منصوب شد هنگام طرح ادّعای خود 86 ساله بود. درهمان سال حضرت ولى امرالله تصمیم به تشکیل یک شوراى بین المللى گرفتند. در سال 1952 آنرا توسعه داده و در سال 1955 تكمیل نمودند. حضرت ولی امرالله اعضاء این شورا را به ترتیب زیر منصوب و اعلان فرمودند:

بررسی ادعاهای میسن ریمی 2

بررسی ادعاهای میسن ریمی 2 کاویان صادق زاده میلانی در پیش آوردم که حضرت ولی امرالله شوقی افندی از آنجا که جایگزین واجد شرایطی نداشتند که صلاحیت مربوط به ولایت و خصوصیت روحانی الولد سرّ ابیه (فرزندی که جانشین با کفایت پدر باشد) و خصائل اخلاقی ممتاز او را نیز دارا باشد از اعلام جانشین خودداری کرد. خودداری شوقی افندی از نگاشتن وصیت و عدم انتصاب و معرفی عمومی ولی امر دیگری که جایگزین او شود بیانگر این است که اراده او بر آن تعلق گرفته بود که ولی امر دیگری نداشته باشیم. پایان گرفتن سلسلۀ اغصان تعجبی نمی بایست داشته باشد چون در کتاب اقدس نیز این مهم آورده شده بود.[1]